- ۹۴/۰۹/۱۲
- ۰ نظر
میدانی حالا فکر میکنم همان بهتر که من هیچ وقت رابطه عمیقی با کسی نداشتم تا یاد کسی بیفتم وقتی نیست تا کوچکترین چیز مشترک مرا یاد او بیندازد. همین حالا بعد از یک روز شناختنت هنوز از کنار ایستگاه اول که رد می شوم چشمانم را میبندم. به خیلی از وسایل نقلیه حتی.
همین حالا فکر تو هفتاد درصد مغز منو اشغال کرده و هی رفتار هایت را توی فرمول میگذارم میدانی که جواب نمیدهند میدانم که جواب نمیدهند اما نمیفهمم چرا نمیفهممت و این اذیتم میکنه شاید چون خودم همیشه ادم قابل پیش بینی رک و صریحی بودم. راهی هم جز فرموله کردن بلد نیستم میدانی ریاضی بودهام.
میدانی این غیر قابل پیش بینی بودن شاید در چند هفته جذاب باشد اما اخرش نفرت عمیق و عجیبی را روی دلم میگذارد که نه میفهممش نه میخواهم.
- ۹۴/۰۹/۱۲